اختلاف طبقاتی دغدغه

 چند روزی درگیر افسردگی و پوچی هستم؛ مدام دنبال این هستم که به خودم اثبات کنم در زندگی ام گه خاصی هستم، چه فایده ای دارد وقتی خودم حرف خودم را باور ندارم.

فحش گذاشتم برای کسی که فکر می کند من بیمار روانی هستم:)

دیشب با دوستم روی ستون های سر در دانشگاه تهران دراز کشیده بودیم و مردم را تماشا می کردیم . دغدغه اش پیچاندن سربازی برای مهاجرت از ایران به ایتالیا بود. دغدغه من این بود که اول باید حالم را خوب کنم و به ثبات برسم بعد دنبال دوست دختر بگردم یا برای خوب شدن حالم دوست دختر پیدا کنم.

بلند بلند بحث می کردیم و می خندیدیم. به هم فحش میدادیم و می خندیدیم.
اینکه به حضورش در کنارم فکر می کردم لبخندم می آمد.

نظرات